اظهارات عجیب مردی که همراه با آزار نوجوانان، گوشی آنها را سرقت میکرد
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۹۵۲۰۲
اواخر بهمن، پسر نوجوانی به همراه پدرش به پلیس مراجعه کرد و از سرقت گوشی و آزار و اذیتهای مرد ناشناسی شکایت کرد.
به گزارش ایران، پسر نوجوان زمانی که در مقابل افسر کلانتری قرار گرفت، گفت: برای بازی به پارکی در نزدیکی خانهمان رفته بودم. در حالی که روی صندلی پارک نشسته بودم مرد جوانی کنارم نشست و در حالی که چاقویی را روی پهلویم گذاشته بود، از من خواست همراهش به قسمت خلوت پارک بروم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با شکایت پسر نوجوان، تحقیقات به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. در نخستین گام، مأموران به چهره نگاری از متهم فراری پرداختند. تصویر چهره نگاری شده متهم در اختیار واحدهای گشت قرار گرفت.
دومین شکایتبا گذشت حدود یک ماه از این شکایت، پسر نوجوانی هراسان خود را به کانکس پلیس در پارک چیتگر رساند و گفت: به همراه دوستم برای پیاده روی به پارک چیتگر رفته بودیم. من برای چند لحظهای از دوستم جدا شدم تا به سرویس بهداشتی بروم، زمانی که برگشتم مرد جوانی را دیدم که با تهدید چاقو دوستم را مورد آزار و اذیت قرار داد و گوشی اش را گرفت. چون چاقو داشت ترسیدم و پشت درختها مخفی شدم، بعد از اینکه دوستم را رها کرد من مخفیانه او را تعقیب کردم و دیدم که او وارد یکی از بوفههای داخل پارک شد.
به دنبال اظهارات پسر نوجوان، مأموران پلیس به بوفه رفته و مرد جوان را بازداشت کردند. وی در تحقیقات اولیه منکر آزار و اذیت و سرقت گوشی تلفن همراه بود، اما در بازرسی بدنی از او گوشی تلفن همراه پسر نوجوان بهدست آمد.
متهم که چارهای جز اعتراف نداشت به آزار و اذیت پسر نوجوان و سرقت گوشی تلفن همراه او اقرار کرد، اما با توجه به اینکه احتمال میرفت وی سارق پرونده نخست نیز باشد با شاکی اول رو در رو شد و با شناسایی وی توسط پسر نوجوان، متهم به دومین سرقتش همراه با آزار و اذیت نیز اعتراف کرد. وی به دستور بازپرس پرونده در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار داده شد و تحقیقات درباره سایر جرایم احتمالی او ادامه دارد.
گفتگو با متهمچرا در پارک سرقت میکردی و بچهها را آزار میدادی؟
من روزی به همین شیوه قربانی شدم و با این کارم نه تنها از آنها بلکه از خانوادهها هم انتقام میگیرم. هم سن و سال همین پسرها بودم که مردی با تهدید چاقو مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و دوچرخهام را با خودش برد.
از او شکایت کردی؟
نه حتی جرأت نکردم به خانوادهام حرفی بزنم. میترسیدم و البته مطمئن بودم خانوادهام هم به خاطر ترس از حرف مردم شکایت نمیکردند. همین مسأله هم باعث شد تا درسم را نیمه کاره رها کنم.
بعد چه اتفاقی افتاد؟
در یک نجاری که کارگاه بزرگی بود مشغول کار شدم، اما صاحب کارم با اینکه بچهای هم سن و سال من داشت با من خیلی بدرفتاری میکرد. بدرفتاریهای او و حادثه تلخی که در کودکی برایم رخ داد مرا به سمت خلاف کشاند. خیلی زود دوستانم به من گوشی قاپی یاد دادند و من شدم سارق حرفهای گوشی و مدتی بعد هم دستگیر شدم. آخرین بار که از زندان آزاد شدم با خودم گفتم چرا از زنان و مردان بزرگسال سرقت کنم به سراغ نوجوانان میروم که زورم به آنها میرسد. با همین فکر تصمیم گرفتم از نوجوانان هم انتقام بگیرم تا آنها هم سختیها و رنجی که من در نوجوانی کشیدم را تجربه کنند و خانواده هایشان هم درد بکشند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: آزار و اذیت نوجوانان گوشی تلفن همراه آزار و اذیت پسر نوجوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۹۵۲۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
داستان جذاب زندگی یک نوجوان در «جرئت و حقیقت»
کتاب «جرئت و حقیقت» به قلم محمدعلی جابری و به همت نشر معارف به چاپ رسید. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، کتاب جرئت و حقیقت عضو جدید خانواده برنا (کتاب های نوجوان نشر معارف) وارد بازار نشر شد. این کتاب در قالب داستانی نگاشته شده و موضوع کتاب در مورد معرفی بهشت حول یکی از شخصیت های کتاب است.
این کتاب یک رمان داستانی است برای علاقمندان به ادبیات. کتاب جرئت و حقیقت سرگذشت پسر یتیمی را روایت میکند که بر اثر دوستی، دچار انحراف در مسائل اخلاقی میشود. در ادامه راه و روش نجات و سرانجام این نوجوان است که حیرت مخاطب را برانگیخته میکند.
جذابیت کتاب در این است که با شنیدن داستان و همذاتپنداری با قهرمان آن برای هر مخاطبی، از کودکان تا بزرگسالان، دلکش میشود. از سوی دیگر در این کتاب یکی از مشکلات رایج و مبتلا به در جوانان که ارتباط و دوستی با جنس مخالف در جامعه است مطرح شده و روش توجیه نوجوانان با شیوه ای درست و قانع سازی نوجوانان با مفاهیم دینی انجام شده است دلیل انتخاب نام کتاب جرئت و حقیقت اشاره به یکی از رویدادهای داستان زندگی آرمان است که بعد از آن بازی سیر تحول او آغاز میشود.
نگاهی به کتاب «خداشناسی قرآنی کودکان»/ شما خدا را میشناسید؟در برشی از کتاب میخوانیم:
هلال ماه هم در یک گوشۀ آسمان ایستاده است و ما را نگاه میکند. انگار دارد برایمان حرف میزند «تا همین هیجدهنوزدهسالگیتون، من بیش از دویست بار دور زمین گشتهم. کار من همینه. دور زمین بگردم، از خورشید نور بگیرم و زمینو براتون روشن کنم. تو هر ثانیه، با کلی از آدما برای همیشه خداحافظی میکنم.» ماه همینجور که زیر پایش را میپاید و برایمان حرف میزند، از حرکتش هم غافل نیست. میداند همهچیز را رکود و درجا زدن خراب میکند. با زبانِ بیزبانی میگوید «خدا بهخاطر شما آدما، یه کارایی گردن من، خورشید و بقیه گذاشته. ما هم با جونودل داریم انجامش میدیم. شما هم مراقب باشید نمک خدا رو میخورید، یهوقت نمکدونشو نشکونید.»
چاپ اول این کتاب به همت نشر معارف در اسفند 1402 به قیمت 110000 تومان به شمارگان1000 جلد روانه بازار شده است.
انتهای پیام/